دل نوشته های سعید تاجیک

ساخت وبلاگ
هركه از هر فرقه و مذهب و مَسلَك و مَرامميرود پياده از برايِ پابوسِ امامبسته ام بارِ سفر تا بِرَوم به كربلا ...پا به پايِ اربعيني ها ؛ به قصدِ يك سلامخاكِ پايِ زائرانَش خارِ چشمِ دشمن استنعره ي (لبَّيكَ يا حسين)،تيغِ در نيامميرِسد روزي كه با نابوديِ آلِ سعود...ميرويم پياده سويِ حَرم ِ چهار امام از نجف تا کربلا پایِ پیاده، دیده امهمهٔ عشق و جنون را مختصر در یک کلامهر كسي كه رفته ميداند كه از اهلِ عراق ...زائرِ خسته نمي بيند به غير از احترامجان فدايِ آن برادر كه سرَش بر نيزه شدجان فدايِ خواهري كه احترامَش شد حَرامزينبِ كُبري كُجا و كوفه و شامِ بلازينبِ كُبري كجا؟ مَلَاءِ عام و اِزدحامجان فدايِ دختري كه گفته با رأسِ پدر:بوده‌ام با عمّه‌جان! انگشتْ‌نَمايِ خاص و عام + نوشته شده در  شنبه نوزدهم شهریور ۱۴۰۱ساعت 22:23&nbsp توسط سعید تاجیک  |  دل نوشته های سعید تاجیک...
ما را در سایت دل نوشته های سعید تاجیک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : st69a بازدید : 77 تاريخ : چهارشنبه 23 شهريور 1401 ساعت: 0:23

دین نگفته که ز خونِ شهدا وام بگیردین کجا گفته ز نامِ کربلا، وام بگیردینِ تسبیح‌و مناجات و محاسن،دین‌ نیستبه خداوند قسم، پیروِ دین، خودبین نیستدین کجا گفته که همسایه ی خود را ول کندین کجا گفته که دل را ز خدا غافل کندین کجا گفته که چون کبک ببَر سر در برفدین کجا گفته فقط مغلطه باشد در حرفدین کجا گفته جوابِ سخن حق، تیر استدین کجا گفته که بیچاره شدن، تقدیر استدین نگفته که ببر آبروی مومن را دین نوشته که بخر آبروی مومن راما مسلمانِ دروغیم ؛ مسلمانِ فریبدینِ ما خورده گِره به زلفِ ایمانِ فریبپاره کن رشته ی تسبیح و مرنجان دین رااینهمه کِش نده این مدّ «و لا الضاّلین» راچه نمازی ست که یک ذرّه خدایی نشدهاز چه رو مرامِ ما کرب و بلایی نشدهکاش از عشق بمیریم ولی فکر کنیمکاش یک لحظه به رفتار علی فکر کنیمکاش در دینِ گوارایِ خود اندیشه کنیمکاش در مَسلکِ آقایِ خود اندیشه کنیمکاش در عمل، مدافعِ ولایت باشیمکاش در باطنِمان یادِ شهادت باشیمکاش حرف و عملِ ما کربلایی بشودمنصب و پُست و مقامِ ما خدایی بشود + نوشته شده در  پنجشنبه سوم شهریور ۱۴۰۱ساعت 17:29&nbsp توسط سعید تاجیک  |  دل نوشته های سعید تاجیک...
ما را در سایت دل نوشته های سعید تاجیک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : st69a بازدید : 116 تاريخ : شنبه 12 شهريور 1401 ساعت: 21:12

امام حسن مجتبىٰ (ع):أيهاالكريم ؛ اي آقايِ مااوّلين بي حرمِ آلِ عباسفره دارِ سبزپوشِ فاطمهنمكِ پنجره فولادِ رضاهر چه در چنته ي اين دنيا بُوَد ...همه باشد از خزانه ي شماصُلحِ تو طلوعِ نهضتِ حسين ...تربتِ تو دارد عطرِ كربلااز همه تو مادري تري ؛ حسناز همه غريب تري ؛ يا مجتبيپاره هايِ جگرِ صد پاره ات ...ميدهد نشانيِ آن كوچه رااز كدامين روضه ات لب تر كنم ...كه نباشد روضه ات يكي دو تاهم ؛ صدا شدي مذلَّ المسلمينهم تو را بيچاره كرده طعنه هاهم ، تو در خانه ي خود بودي غريبهم تو در مسجد شنيدي ناسزاتيرباران شدنِ پيكرِ تو ...يادِ قاسم داده راهِ كربلا !از همان كوچه كه مادر را زدند ...خواهرت را ديده چشمِ بي حيامادرت افتاد بر زمين و بعد ...آن سه ساله ماندْ زيرِ دست و پا + نوشته شده در  جمعه یازدهم شهریور ۱۴۰۱ساعت 21:37&nbsp توسط سعید تاجیک  |  دل نوشته های سعید تاجیک...
ما را در سایت دل نوشته های سعید تاجیک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : st69a بازدید : 92 تاريخ : شنبه 12 شهريور 1401 ساعت: 21:12